Latest episode
4. فصل اول/ انفرادی /قسمت چهارم
25:39||Season 1, Ep. 4قسمت چهارمدر این قسمت می شنوید که چگونه ویرجینیا ولف را به انفرادی بند دو الف می آورم تا اتاقی از آن خود بسازم اما ناگهان به سرنوشت مدیر کتابخانه المتنبی بغداد دچار می شوم در حمله هولاکوخان مغول.می شنوید که چگونه مورچه های سلول درباره طعم مادر و برادرم با من حرف می زنند.از بوی عطر بازجو می شنوید وقتی اتاقک نمور بازجویی را تسخیر می کرد.از آواز سرخوشانه گنجشکهای پنجره چسبیده به سقف سلول.از رژه صبحگاهی بسیجی ها پشت دیوارهای سلول و حیدر حیدرکردنشان برای ادم هایی که غل و زنجیر کرده بودند.از سخنرانی سردار سلامی و بلک لایوز مدر و ماجرای شاهچراغ و اکباتان .
More episodes
View all episodes
3. فصل اول/انفرادی/قسمت سوم
29:43||Season 1, Ep. 3در قسمت سوم از کلاس اول دبستان خواهید شنید روزی که قرار شد سرود شاهنشاهی را در مدرسه بخوانیم اما.از بازجویی ها می گویم از تمنای یک لیوان شیر داغ در سرمای سلول وقتی فراموش کردم اعتصاب غذا کرده ام ولی خواهر افسر خوب یادش بود. ....ازلذت آغوش شعاع گرم آفتاب پشت چشم بند خواهید شنید و از ذکر کلارا و خورشید وجملات ایشی گورو در حیات خلوت بند دو الف زندان اوینعکس: کلاس اول مدرسه تابان مهرخانم قنبریمیز اول نفر دوم از سمت راست: مژگان ایلانلو2. فصل اول/ انفرادی/قسمت دوم
33:52||Season 1, Ep. 2قسمت دوم از فصل اول کتاب "نفس دوم " خاطرات زندان مژگان ایلانلو1. فصل اول/قسمت اول/انفرادی
30:16||Season 1, Ep. 1.سلام، من مژگان ایلانلو هستم، قصد دارم تا کتاب زندان نوشت های خودم را تحت عنوان " نفس دوم " به صورت صوتی در اینجا منتشر کنم : این کتاب حدودا سیصد و پنجاه صفحه ای، در سه فصل نوشته شده .فصل اول توصیف وقایع و احوالات من در چهل روز انفرادی بند دو الف سپاه .فصل دوم گزارش انتقال من به زندان قرچک در اوج دوران جنبش مهساست، روزهایی که زندان هرگز چنین انبوهی از خلق را در خودش ندیده بود فصل سوم خاطرات من از بند زنان زندان اوین، از زندگی و زنانگی و حبس با مشهورترین لیدرهای سیاسی مبارزات زنان با گرایش های فکری متضاد .قصد دارم تا هر هفته روزهای جمعه یک بخش صوتی از این کتاب را منتشر کنم اما نفس دوم به چه معناست؟ نفس دوم یک اصطلاح در ورزش دو میدانی است. وقتی دونده آنقدر میدود که نفسش بند میآید، کم میآورد، حس میکند دیگر امکان ادامه دادن ندارد، میخواهد تسلیم شود. اما وقتی مقاومت میکند، نفس دومی از اعماق سینه اش بالا میآید که جان دوباره ای به او میدهد و پیروزمندانه از خط پایان عبور میکند. حضور، همراهی و حمایت شما، مثل تشویق های پر شور تماشاچیان یک مسابقه دو، بزرگترین منبع انرژی و انگیزه من، برای دویدن در میدانی است که انتخاب کردم .دوستتان دارم ، به زیستن در چنین سرزمینی و بودن در میان چنین مردمانی افتخار می کنم