Share

نفس دوم
فصل اول/ انفرادی/قسمت دوم
Season 1, Ep. 2
•
قسمت دوم از فصل اول کتاب "نفس دوم " خاطرات زندان مژگان ایلانلو
More episodes
View all episodes
7. فصل اول /انفرادی/ قسمت هفتم
20:34||Season 1, Ep. 7قسمت هفتمدر این قسمت از مواجه ام با هنگامه می شنوید. زن زندانی که نه نیکا را می شناخت نه می دانست ترانه "برای " چیست. از ریحانه پزشک نخبه ای می شنوید که به خاطر برداشتن روسری اش در یک قهوه خانه به اوین افتاده بود.از این می شنوید که چگونه وقتی سرم را زیر پتو کردم و از غزل پرسیدم مردم در بیرون چه می کنند؟ هنوز ما را یادشان هست یا همه چیز تمام شده ؟ غزل چه واکنشی نشان داد .برایم از مراسم چهلم مهسا و نیکا و حدیث گفت از مادرستار بهشتی از پسر موبلند و باشکوه اراک که چقدر مظلومانه کشتند.از دخترک کوچکی که خاک گور مادرش را چنگ زده است و مردم به آن خاک سوگند خورده اند که ساکت نمی نشینند. از رنج های مضاعفی می شنوید که شاید تا به حال نشنیده اید.و نور امیدی که در انتهای تاریکی تابیدن می گرفت.متاسفانه به دلایل مشکلات فنی این اپیزود چند روز دیرتر منتشر می شود. امیدوارم وز جمعه قسمت هشتم را منتشر کنم.از اینکه اپیزودها را می شنوید و به دیگران توصیه می کنید صمیمانه سپاسگزارم.زن زندگی آزادی.6. فصل اول/ انفرادی/قسمت ششم
20:22||Season 1, Ep. 6قسمت ششم کتاب صوتی نفس دوم منتشر شد.در این قسمت حکایت من و مادربزرگم را میشنوید از حکمرانی طنز حاکمان این سرزمین، که صد سال است زور می زنند، تا تکه ای پارچه روی سر زنان باشد یا نباشد.از شکنجه تحقیر آمیزی به نام بوی عطر خواهید شنید.از حضور دو هم سلولی غزل و سمیه خواهید شنید و تجربه ویران کننده اجابت مزاج در حضور دیگران.از پارادکس خوش آیند و آرامش بخش، یا بدآیند و اضطراب آورِ حضور دیگری در سلول انفرادی میشنوید.از دخترک کوچک ده ساله ای میشنوید که معلم های مدرسه او را هر هفته برای قرائت دکلمهای زینبی به تشییع جنازه شهدای بیسر میبردند و اکنون در میانسالی، در انفرادی دو الف به دو زن دیگر زنجیر شده و سرخوشانه آوازمیخواند.از کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب و مسئله حجاب مطهری میشنوید که با روح و روان یک نسل چه کرد.شرح عکس : نوروز سال ۵۹، خانه مادربزرگ در روستای زرنان، مادرم در مرکز عکس نشسته است، باباجونی جین پوش باچشمان آبی، پلیور روشن پوشیده است.. من همان دخترک کوچک عروسک به بغلی هستم که انبوه موهای پریشانم را روی شانه ریخته ام، موهایی که چند ماه بعد ترس آویزان شدن از آنها در آتش جهنم، بزرگترین کابوس کودکی ام شد.ReplyForwardAdd reaction5. فصل اول/ انفرادی/ قسمت پنجم
21:04||Season 1, Ep. 5قسمت پنجم در این قسمت می شنوید که صدای وانت سبزی فروشی از دور، در حیاط خلوت بند دو الف، برای زنی که با چشم بند و دستبند به دیوار بتونی تکیه داده است چگونه تجربه ای است.از گرسنگی های انفرادی می شنوید که مادر همه شکنجه هاست و بوی قیمه پلوی زعفرانی که غذای مامورها بود. از لذت تماشای زنان دستفروش مترو می شنوید، در روزهای اندوه که می توانست تمام دردهایم را به فراموشی بسپارداز اضطراب ترسناک فراموش کردن چهره عزیزانم، وقتی انفرادی طولانی شده بود و حافظه بصری ام را از دست داده بودم.از اعتیاد بیمارگونه ام به پرسیدن مکرر این سوال بیهوده در انفرادی از مامورها : ببخشید ساعت چنده؟از مادربزرگ و زندگی و زمان از نگاه او می شنوید.عکس: فرودگاه بین المللی تهران، روزی که پسرم از ایران رفت.4. فصل اول/ انفرادی /قسمت چهارم
25:39||Season 1, Ep. 4قسمت چهارمدر این قسمت می شنوید که چگونه ویرجینیا ولف را به انفرادی بند دو الف می آورم تا اتاقی از آن خود بسازم اما ناگهان به سرنوشت مدیر کتابخانه المتنبی بغداد دچار می شوم در حمله هولاکوخان مغول.می شنوید که چگونه مورچه های سلول درباره طعم مادر و برادرم با من حرف می زنند.از بوی عطر بازجو می شنوید وقتی اتاقک نمور بازجویی را تسخیر می کرد.از آواز سرخوشانه گنجشکهای پنجره چسبیده به سقف سلول.از رژه صبحگاهی بسیجی ها پشت دیوارهای سلول و حیدر حیدرکردنشان برای ادم هایی که غل و زنجیر کرده بودند.از سخنرانی سردار سلامی و بلک لایوز مدر و ماجرای شاهچراغ و اکباتان .3. فصل اول/انفرادی/قسمت سوم
29:43||Season 1, Ep. 3در قسمت سوم از کلاس اول دبستان خواهید شنید روزی که قرار شد سرود شاهنشاهی را در مدرسه بخوانیم اما.از بازجویی ها می گویم از تمنای یک لیوان شیر داغ در سرمای سلول وقتی فراموش کردم اعتصاب غذا کرده ام ولی خواهر افسر خوب یادش بود. ....ازلذت آغوش شعاع گرم آفتاب پشت چشم بند خواهید شنید و از ذکر کلارا و خورشید وجملات ایشی گورو در حیات خلوت بند دو الف زندان اوینعکس: کلاس اول مدرسه تابان مهرخانم قنبریمیز اول نفر دوم از سمت راست: مژگان ایلانلو1. فصل اول/قسمت اول/انفرادی
30:16||Season 1, Ep. 1.سلام، من مژگان ایلانلو هستم، قصد دارم تا کتاب زندان نوشت های خودم را تحت عنوان " نفس دوم " به صورت صوتی در اینجا منتشر کنم : این کتاب حدودا سیصد و پنجاه صفحه ای، در سه فصل نوشته شده .فصل اول توصیف وقایع و احوالات من در چهل روز انفرادی بند دو الف سپاه .فصل دوم گزارش انتقال من به زندان قرچک در اوج دوران جنبش مهساست، روزهایی که زندان هرگز چنین انبوهی از خلق را در خودش ندیده بود فصل سوم خاطرات من از بند زنان زندان اوین، از زندگی و زنانگی و حبس با مشهورترین لیدرهای سیاسی مبارزات زنان با گرایش های فکری متضاد .قصد دارم تا هر هفته روزهای جمعه یک بخش صوتی از این کتاب را منتشر کنم اما نفس دوم به چه معناست؟ نفس دوم یک اصطلاح در ورزش دو میدانی است. وقتی دونده آنقدر میدود که نفسش بند میآید، کم میآورد، حس میکند دیگر امکان ادامه دادن ندارد، میخواهد تسلیم شود. اما وقتی مقاومت میکند، نفس دومی از اعماق سینه اش بالا میآید که جان دوباره ای به او میدهد و پیروزمندانه از خط پایان عبور میکند. حضور، همراهی و حمایت شما، مثل تشویق های پر شور تماشاچیان یک مسابقه دو، بزرگترین منبع انرژی و انگیزه من، برای دویدن در میدانی است که انتخاب کردم .دوستتان دارم ، به زیستن در چنین سرزمینی و بودن در میان چنین مردمانی افتخار می کنم