Share

cover art for 2373.فرانکشتاین در بغداد (قسمت شانزدهم)

داستان شب

2373.فرانکشتاین در بغداد (قسمت شانزدهم)

دوستان شب بخیر


 شماره‌ی دو هزار و سیصد و هفتاد و سوم

۸ شهریور ۱۴۰۳


داستان: «#فرانکشتاین_در_بغداد»

(قسمت شانزدهم)


نویسنده: «#احمد_سعداوی»

ترجمه : «#أمل_نبهانی»

خوانش: «#هانیه_طهرانی»‌


موسیقی :« #تریو_جبران #حسام_رمزی»





برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻


hamibash.com/dastaneshab


#داستان_شب

@dastaneshab

More episodes

View all episodes

  • 2502.کوروش کبیر (قسمت پنجم)

    28:21|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و پانصد و دوم۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴داستان: «#کوروش_کبیر»(قسمت پنجم)نویسنده: «#هارولد_لمب»خوانش: «#رضا_ریحانی»‌موسیقی:«#علیرضا_فرخ_زادی #اسکات_باکلی»برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2501.ندای کوهستان (قسمت بیست و چهارم)

    27:13|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و پانصد و یکم۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴داستان: «#ندای_کوهستان»(قسمت بیست و چهارم/بخش پایانی فصل ششم)نویسنده: «#خالد_حسینی»مترجم: «#مهدی_غبرائی»خوانش: «#شکیبا_کهندانی»‌موسیقی :«#کریم_کوشنواز #فاروق_رحمانی #خالیق_عزیز #احمد_ظهیر »برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2500.دیدگاه شب (شماره سوم)

    48:59|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و پانصدم۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴دیدگاهِ شب«#پادکست_شماره_۳» نام داستان: «#من_یک_گربه_سیاه_رنگ_شوم_هستم»داستان‌نویس: «#هستی_آهنی»خوانش و اجرا: «#طیبه_رضایی»موسیقی :«#النی_کارایندرو #لارا_فابین»من یک گربه‌ی سیاه رنگ شوم هستم. مرزی ناگسستنی بین خودم و اغلب انسان‌ها حس می‌کردم و می‌دانستم اگر ذره‌ای بیشتر به آن‌ها نزدیک گردم مرا از خود طرد خواهند کرد. در تختم جابه‌جا می‌شوم و سرآستین‌های صورتیم را با دست صاف می‌کنم. این بار او را می‌بینم که روی صندلی چرمی مشکی نشسته. نگاهش که می‌کنم مثل همیشه خاموش و آرام است و مرا با حس مشکوکی که شاید از نفرت و بیزاری منشا می‌گیرد نگاه می‌کند. دستم را دراز می‌کنم و دستش را می‌گیرم که سرد و منجمد است؛ مثل یک جسد که سال‌ها از مرگش می‌گذرد. نگاهش بی‌‌فروغ است و شقیقه‌هایش از کم‌خونی به رنگ آبی می‌زند. بارها و بارها به خود یادآوری می‌کنم که زمانی او مرا دوست داشته است...برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2499.درخت انجیر معابد (قسمت یازدهم)

    19:42|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و چهارصد و نود و نهم۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴داستان: «#درخت_انجیر_معابد»(قسمت یازدهم)نویسنده: «#احمد_محمود»خوانش: «#آناهیتا_دلدار»‌موسیقی :«#حسین_بهروزی_نیا #ابراهیم_معلوف #داماهی»برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2498.خاطرات مونس الدوله (قسمت سی و دوم)

    33:14|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و چهارصد و نود و هشتم۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴داستان: «#خاطرات_مونس_الدوله»(ندیمه حرم‌سرای ناصرالدین شاه)«قسمت سی‌‌ و‌ دوم»(فصل ۳۶ تا ۳۸ کتاب)نویسنده:«#مونس_الدوله»به کوشش و تنظیم: «#سیروس_سعدوندیان» خوانش: «#خانم_گل»‌موسیقی :« #مرتضی_محجوبی #احمد_عبادی #قمر #هوشنگ_ظریف #رشید_بهبودف»برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2497.کوروش کبیر(قسمت چهارم)

    31:04|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و چهارصد و نود و هشتم۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴داستان: «#کوروش_کبیر»(قسمت چهارم)نویسنده: «#هارولد_لمب»خوانش: «#رضا_ریحانی»‌موسیقی:«#علیرضا_فرخ_زادی #اسکات_باکلی»برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2495.دیدگاه شب (شماره دوم)

    50:16|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و چهارصد و نود و پنجم۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴دیدگاهِ شب«#پادکست_شماره_۲» نام داستان: «#پایان_دوره»داستان‌نویس: «#رضا_موسوی»خوانش و اجرا: «#طیبه_رضایی»موسیقی :«#پیمان_یزدانیان #جوما»جلوی چشمم هم‌شهری‌هایم ساک روی دوششان بود و صف بسته بودند که پنج، شش روزی بروند که بروند. نشسته بودم و نگاهشان می‌کردم و همه‌‌ی بغض‌های عالم توی گلویم بود. نیم ساعت بعد رفتم در دورترین نقطه‌ی پادگان، جایی که چشمم به کسی نخورد و چشمی پیدایم نکند. نشستم روی زمین و گریه کردم، گریه کردم و گریه کردم. اگر گریه نمی‌کردم خودم را می‌کشتم مامان. کمی بعد خودم را جمع کردم و رفتم سر پست جلوی اسلحه‌خانه، برای نگهبانی. جلوی اسلحه‌خانه دو تا کادری از کنارم رد شدند. این یکی به آن یکی گفت دو نفر رگشون رو زدن، چهار نفر هم فرار کردن. پس فقط من نبودم...برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2496.ندای کوهستان (قسمت بیست و سوم)

    29:41|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و چهارصد و نود و شش۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴داستان: «#ندای_کوهستان»(قسمت بیست و سوم/ادامه فصل ششم رمان)نویسنده: «#خالد_حسینی»مترجم: «#مهدی_غبرائی»خوانش: «#شکیبا_کهندانی»‌موسیقی :«#کریم_کوشنواز #فاروق_رحمانی #خالیق_عزیز #احمد_ظهیر »برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab
  • 2494.درخت انجیر معابد (قسمت دهم)

    30:34|
    دوستان شب بخیر شماره‌ی دو هزار و چهارصد و نود و چهارم۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴داستان: «#درخت_انجیر_معابد»(قسمت دهم)نویسنده: «#احمد_محمود»خوانش: «#آناهیتا_دلدار»‌موسیقی :«#حسین_بهروزی_نیا #ابراهیم_معلوف #حیدو #داماهی»برای حمایت از ما به لینک حامی‌باش داستان شب مراجعه کنید :👇🏻hamibash.com/dastaneshab‌#داستان_شب@dastaneshab