Share

ریرا | Rira
قسمت بیستویکم: غزل 235
Season 1, Ep. 21
•
ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|
قسمت بیستویکم: «غزل 235» از حسین منزوی|
سازندهی پادکست: سامان جواهریان|
موسیقی: گروه پرسونا|
ویرایش صوتی: آرمین صالحی|
More episodes
View all episodes
3. فصل2، قسمت3: میراث
31:37||Season 2, Ep. 3ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|فصل دو، قسمت سه: «میراث» از مهدی اخوان ثالث|سازندهی پادکست: سامان جواهریان|موسیقی: گروه پرسونا|حمایت مالی از ریرا از خارج ایران صفحهی گروه پرسونا منابع:«صدای حیرت بیدار: گفتوگوهای مهدی اخوان ثالث»، جمعآوری مرتضی کاخی، انتشارات زمستان.«حالات و مقامات م. امید»، محمدرضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن. «میراث»مهدی اخوان ثالثاز کتاب «آخر شاهنامه» پوستيني كهنه دارم من، يادگاري ژنده پير از روزگاراني غبارآلود. سالخوردي جاودانمانند. مانده ميراث از نياكانم مرا، اين روزگارآلود. جز پدرم آيا كسي را مي شناسم من كز نياكانم سخن گفتم؟ نزد آن قومي كه ذرات شرف در خانهي خونشان كرده جا را بهر هر چيز دگر، حتي براي آدميت، تنگ، خنده دارد از نياكاني سخن گفتن، كه من گفتم. جز پدرم آري من نياي ديگري نشناختم هرگز. نيز او چون من سخن ميگفت. همچنين دنبال كن تا آن پدر جدم، كاندر اخم جنگلي، خميازهي كوهي روز و شب ميگشت ، يا ميخفت. اين دبير گيج و گول و كوردل: تاريخ، تا مذهب دفترش را گاهگه ميخواست با پريشان سرگذشتي از نياكانم بيالايد رعشه ميافتادش اندر دست. در بنان درفشانش كلك شيرينسلك مي لرزيد. حبرش اندر محبر پرليقه چون سنگ سيه ميبست. زانكه فرياد امير عادلي چون رعد بر ميخاست: «هان، كجايي ، اي عموي مهربان! بنويس. ماه نو را دوش ما، با چاكران، در نيمه شب ديديم. ماديان سرخيال ما سه كرت تا سحر زاييد در كدامين عهد بودهست اينچنين، يا آنچنان، بنويس.» ليك هيچت غم مباد از اين اي عموي مهربان، تاريخ! پوستيني كهنه دارم من كه ميگويد از نياكانم برايم داستان، تاريخ من يقين دارم كه در رگهاي من خون رسولي يا امامي نيست نيز خون هيچ خان و پادشاهي نيست. وين نديم ژنده پيرم دوش با من گفت كاندرين بي فخر بودنها گناهي نيست. پوستيني كهنه دارم من سالخوردي جاودانمانند مردهريگي داستانگوي از نياكانم، كه شب تا روز گويدم چون و نگويد چند. سالها زين پيشتر در ساحل پر حاصل جيحون بس پدرم از جان و دل كوشيد تا مگر كاين پوستين را نو كند بنياد او چنين ميگفت و بودش ياد: - «داشت كمكم شبكلاه و جبهي من نوترك ميشد، كشتگاهم برگ و بر ميداد. ناگهان توفان خشمي باشكوه و سرخگون برخاست. من سپردم زورق خود را به آن توفان و گفتم هر چه بادا باد. تا گشودم چشم، ديدم تشنهلب بر ساحل خشك كشفرودم، پوستين كهنهي ديرينهام با من. اندرون، ناچار، مالامال نور معرفت شد باز؛ هم بدان سان كز ازل بودم.» باز او ماند و سه پستان و گل زوفا؛ باز او ماند و سكنگور و سيهدانه. و آن بآيين حجره زاراني كانچه بيني در كتاب تحفهي هندي، هر يكي خوابيده او را در يكي خانه. روز رحلت پوستينش را به ما بخشيد. ما پس از او پنج تن بوديم من بسان كاروانسالارشان بودم -كاروانسالار رهنشناس- اوفتان و خيزان، تا بدين غايت كه بيني، راه پيموديم. سالها زين پيشتر من نيز خواستم كاين پوستين را نو كنم بنياد با هزاران آستينچركين ديگر بركشيدم از جگر فرياد: - «اين مباد! آن باد!» ناگهان توفان بيرحمي سيه برخاست... پوستيني كهنه دارم من يادگار از روزگاراني غبارآلود مانده ميراث از نياكانم مرا، اين روزگارآلود. هاي، فرزندم! بشنو و هشدار بعد من اين سالخورد جاودانمانند با بر و دوش تو دارد كار. ليك هيچت غم مباد از اين كو، كدامين جبهي زربفت رنگين ميشناسي تو كز مرقع پوستين كهنهي من پاكتر باشد؟ با كدامين خلعتش آيا بدل سازم كهم نه در سودا ضرر باشد؟ آي دختر جان! همچنانش پاك و دور از رقعهي آلودگان ميدار.2. فصل 2، قسمت 2: سرود برای مرد روشن که به سایه رفت
41:30||Season 2, Ep. 2ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|فصل دو، قسمت دو: «سرود برای مرد روشن که به سایه رفت» از احمد شاملو|سازندهی پادکست: سامان جواهریان|موسیقی: گروه پرسونا|حمایت مالی از ریرا از خارج ایران صفحهی گروه پرسونامنابع:«مجموعه آثار شاملو، دفتر یکم: شعرها»، انتشارات نگاه.«شکفتن در مه»، احمد شاملو، کتاب زمان.«گفتوگو با احمد شاملو، محمود دولتآبادی، مهدی اخوان ثالث»، محمد محمدعلی، انتشارات قطره.نطق احمد شاملو در زمان دریافت جایزهی فروغ به نقل از جلد چهارم «تاریخ تحیلیلی شعر نو» نوشتهی شمس لنگرودی.مقالهی «این ملت حافظهی تاریخی ندارد» از احمد شاملو به نقل از کتاب «احمد شاملو، شاعر شبانهها و عاشقانهها» انتشارات هیرمند.جستار «آن سوی آستانه»، از کتاب «دفترچهی خاطرات و فراموشی»، نوشتهی محمد قائد، انتشارات طرح نو.«راهنمای ادبیات معاصر» نوشتهی سیروس شمیسا، انتشارات میترا.«انسان در شعر معاصر» نوشتهی محمد مختاری انتشارات توس.«غروب جلال»، نوشتهی سیمین دانشور، انتشارات سعدی.«غربزدگی»، نوشتهی جلال آلاحمد، انتشارات رواق.شعر «سرود برای مرد روشن که به سایه رفت»احمد شاملواز کتاب «شکفتن در مه»قناعتوار تکیده بودباریک و بلندچون پیامی دشوار در لغتی با چشمانیاز سوآل و عسلو رُخساری برتافتهاز حقیقت و باد. مردی با گردشِ آبمردی مختصر که خلاصهی خود بود. خرخاکیها در جنازهات به سوءِظن مینگرند. □ پیش از آن که خشمِ صاعقه خاکسترش کندتسمه از گُردهی گاوِ توفان کشیده بود. آزمونِ ایمانهای کهن رابر قفلِ معجرهای عتیق دندان فرسوده بود. بر پرتافتادهترینِ راهها پوزار کشیده بودرهگذری نامنتظرکه هر بیشه و هر پُل آوازش را میشناخت. □ جادهها با خاطرهی قدمهای تو بیدار میمانندکه روز را پیشباز میرفتی،هرچند سپیده تو رااز آن پیشتر دمیدکه خروسان بانگِ سحر کنند. □ مرغی در بالهایش شکفتزنی در پستانهایشباغی در درختش. ما در عتابِ تو میشکوفیمدر شتابتما در کتابِ تو میشکوفیمدر دفاع از لبخندِ تو که یقین است و باور است. دریا به جُرعهیی که تو از چاه خوردهای حسادت میکند.1. فصل 2، قسمت 1: برف
26:27||Season 2, Ep. 1ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|فصل دو، قسمت یک: «برف» از نیما یوشیج|سازندهی پادکست: سامان جواهریان|موسیقی: گروه پرسونا|حمایت مالی از ریرا از خارج ایران صفحهی گروه پرسونا منابع:شرح شعر برف از تقی پورنامداریان از کتاب «خانهام ابری است»، انتشارات سروش.شرح شعر برف از سعید حمیدیان از کتاب «داستان دگردیسی»، انتشارات نیلوفر.خاطرهی شراگیم یوشیج از سفر یوش از کتاب «یادداشتهای روزانهی نیما یوشج»، انتشارات مروارید.شعر «برف»نیما یوشیجاز کتاب «ماخ اولا» زردها بیخود قرمز نشدهاندقرمزی رنگ نینداخته استبیخودی بر دیوار.صبح پیدا شده از آن طرف کوه «ازاکو» اما«وازنا» پیدا نیست.گرتهی روشني مردهی برفی همه کارش آشوببر سر شیشهی هر پنجره بگرفته قرار. «وازنا» پیدا نیستمن دلم سخت گرفتهست از اینمیهمانخانهی مهمانکش روزش تاریککه به جان هم، نشناخته انداخته تستچند تن خوابآلود !چند تن ناهموار !چند تن ناهشیار!26. قسمت بیستوششم: حکایت بارانی بیامان است
30:12||Season 1, Ep. 26ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|قسمت بیستوششم: «حکایت بارانی بیامان است» از شمس لنگرودی|سازندهی پادکست: سامان جواهریان|موسیقی: گروه پرسونا|ویرایش صوتی: آرمین صالحی|صفحهی گروه پرسوناحمایت مالی از پادکست ریرا25. قسمت بیستوپنجم: دف
50:10||Season 1, Ep. 25ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|قسمت بیستوپنجم: «دف» از رضا براهنی|سازندهی پادکست: سامان جواهریان|موسیقی: گروه پرسونا|ویرایش صوتی: آرمین صالحی|صفحهی گروه پرسوناحمایت مالی از پادکست ریرا24. قسمت بیستوچهارم: روز ناگزیر
37:41||Season 1, Ep. 24ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|قسمت بیستوچهارم: «روز ناگزیر» از قیصر امینپور|سازندهی پادکست: سامان جواهریان|موسیقی: گروه پرسونا|ویرایش صوتی: آرمین صالحی|صفحهی گروه پرسوناحمایت مالی از پادکست ریرا23. قسمت بیستوسوم: مردی که یک پا ندارد
26:43||Season 1, Ep. 23ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر|قسمت بیستوسوم: «مردی که یک پا ندارد» از سیمین بهبهانی|سازندهی پادکست: سامان جواهریان|موسیقی: گروه پرسونا|ویرایش صوتی: آرمین صالحی|صفحهی گروه پرسوناحمایت مالی از پادکست ریراقسمت ویژه: در سوگ فروغ
22:28||Season 1ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر| قسمت ویژه: دو شعر و دو نوشته در سوگ فروغ| «پریشادخت شعر آدمیزادان» از مهدی اخوان ثالث، «مرثیه» از احمد شاملو، «فروغ دوام حیثیت آدمی است» از یدالله رؤیایی، «دوست» از سهراب سپهری| سازندهی پادکست: سامان جواهریان| موسیقی: گروه پرسونا| ویرایش صوتی: آرمین صالحی| صفحهی گروه پرسونا حمایت مالی از پادکست ریرا22. قسمت بیستودوم: وقتی که من بچه بودم
21:06||Season 1, Ep. 22ریرا: پادکست شعر معاصر؛ هر قسمت با محوریت یک شعر| قسمت بیستودوم: «وقتی که من بچه بودم» از اسماعیل خویی| سازندهی پادکست: سامان جواهریان| موسیقی: گروه پرسونا| ویرایش صوتی: آرمین صالحی| صفحهی گروه پرسونا حمایت مالی از پادکست ریرا