Share

Radio Hekayat | رادیو حکایت
گرداب-صادق هدایت
•
داستان گرداب نوشته ی صادق هدایت در مورد مردی به نام همایون است که دوستش بهرام میرزا به دلیل نامعلومی خودکشی میکند و بعد از آن حوادثی اتفاق میافتد که همایون احساس میکند که بهرام میرزا پنهانی با همسرش رابطه داشته و هما، تنها دخترش نیز نتیجه این رابطه است.
فیلم گرداب به کارگردانی حسن هدایت و با بازی شهاب حسینی و لاله اسکندری اقتباسی از این داستان است.
صفحه اینستاگرام رادیو حکایت:
https://www.instagram.com/radiohekayat
کانال تلگرام رادیو حکایت:
لینک حمایت های ارزی و ریالی از پادکست رادیو حکایت:
More episodes
View all episodes

عشق مغالطه است - مکس شولمن
33:04|داستان کوتاه عشق مغالطه است نوشته ی مکس شولمن از کتاب وای ددم وای ترجمه آقای علی خزاعی فر انتخاب شده.دو دوست در خوابگاهی در دانشگاه مینه سوتا هم اتاقی هستند. یکی از آنها بسیار به دانش و افکار خود می نازد و دیگری تابع و پیرو مد است و از نظر درسی و هوشی نه سطح بالایی دارد و نه ادعایی دارد ولی بسیاربه مد اهمیت می دهد. بعد متوجه می شود که پالتوی پوست سمور مد شده و از دوستش کمک می خواهد که یک پالتوی پوست سمور جور کند تا از مد عقب نیفتد. دوستش که به قول خودش آدم فرصت طلب و باهوشی هست یادش می آید که پدرش در خانه یک پالتوی پوست سمور دارد و در ازای دادن پالتوی پوست سمور به دوست مد پرستش از او میخواهد که دوست دختر خود را بی خیال شود تا او بتواند با آن دختر وارد رابطه دوستی شود و نهایتا ازدواج کند. اما همه چیز آنطوری پیش نمی رود که او طراحی کرده. مکس شولمن (Max Shulman) نویسنده و طنزپرداز آمریکایی قرن بیستم بود که بیشتر بهخاطر آثار کمدی و نثر طنزآمیزش شناخته میشود. او خالق شخصیت معروف «دابی گیلیس» است که بعدها در قالب یک مجموعهٔ تلویزیونی محبوب در آمریکا ساخته شد. شولمن در نوشتههایش با نگاهی شوخطبعانه به زندگی جوانان، دانشگاه، روابط اجتماعی و فرهنگ عامهٔ آمریکا میپرداخت. سبک او ساده، سرگرمکننده و در عین حال انتقادی بود و تأثیر قابلتوجهی بر طنز معاصر آمریکا گذاشت.قطعات موسیقی استفاده شده در این قسمت از موسیقی فیلم The Grand Budapest Hotel (2014)برداشت شده اند.
شمنگوا - لوییز ادریچ
01:00:00|داستان کوتاه شمنگوا در جامعه ی سرخپوستان آمریکا می گذرد و لوییز ادریچ در روایت زندگی ویولن زنی پیرداستانی قدیمی را با فضای این جامعه اقلیت می آمیزد. شمنگوا -پروانه ی قرمز و نارنجی- حلقه ی پیوند بخش های مختلف این داستان است.لوییز اردریچ نویسنده، شاعر و رماننویس برجستهی آمریکاییست که در سال ۱۹۵۴ در مینهسوتا به دنیا آمد. او از تبار بومیان اوجیبوی و فرانسوی-آلمانی است و آثارش اغلب بازتابی از زندگی، اسطورهها و چالشهای فرهنگی بومیان آمریکاست.اردریچ با نثری شاعرانه و روایتهایی چندلایه، توانسته صدای نسلهایی خاموش را به ادبیات معاصر وارد کند. او برندهی جوایز مهمی چون جایزه کتاب ملی آمریکا، جایزه او. هنری و کمکهزینه گوگنهایم شده و آثارش مانند «خانه گرد»، «داروی عشق» و «نگهبان شب» از مهمترین نمونههای رنسانس ادبیات بومیان آمریکا بهشمار میروندشمنگوا از مجموعه ی بهترین داستان های کوتاه آمریکایی سال ۲۰۰۳ انتخاب شده و پیش از آن در نیویورکر منتشر شده بود.مترجم : خانم مژده دقیقی
پالتوی حنایی ام - رسول پرویزی
17:44|داستان کوتاه پالتوی حنایی ام مانند سایر داستان های رسول پرویزی طنزی است تلخ از وضعیت اجتماعی مردم ایران در شهر شیراز در دوران کودکی و نوجوانی نویسنده و مشکلاتی که وی با آن ها دست و پنجه نرم می کرده. رسول پرویزی (زاده ۱۲۹۸ خورشیدی – درگذشته آبان ۱۳۵۶) داستاننویس ایرانی در دهههای ۱۳۲۰ و ۳۰ خورشیدی و سیاستمدار اهل ایران بود. وی نمایندگی حوزه انتخابیه دشتستان در مجلس شورای ملی در دورههای بیست و یکم، بیست و دوم و بیست و سوم و نمایندگی دوره هفتم مجلس سنای ایران و معاونت نخستوزیر (اسدالله علم) را در کارنامهٔ خود داشت.در سال ۱۲۹۸ خورشیدی در تنگستان استان بوشهر به دنیا آمد. پرویزی سالها در مجلات قلم زد و خود را بهعنوان یکی از نمایندگان اصلی تیپ داستانی جمالزاده معرفی کرده بود؛ بااینحال پرویزی نتوانست همراه و همگام با چهرههای تأثیرگذارتر مانند صادق هدایت، بزرگ علوی، و صادق چوبک حرکت کند. در سال ۱۳۳۶ نخستین و معروفترین مجموعه داستان خود، شلوارهای وصلهدار را منتشر کرد. دومین کتاب او، «لولی سرمست»، در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. بعدها به علت تصدی مناصب حکومتی (سناتور) نوشتن را ادامه نداد. رسول پرویزی در آبان ۱۳۵۶ در ۵۸ سالگی در شیراز درگذشت و در حافظیه به خاک سپرده شد.
خانه ی بدنام - نجیب محفوظ
22:34|خانه ی بد نام داستان کوتاهی نوشته ی نجیب محفوظ نویسنده ی پر آوازه ی مصری و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات است که از کتاب مجموعه داستان خاکستر انتخاب کردم و برای شما عزیزان در سالگرد تولد این نویسنده بزرگ روایت کردم. در واقع این داستان برای ما ماجرای بسیار آشناییه. روایتی از تندروی های عده ای که به بدیهی ترین رفتار های انسانی با چشم خوارانگارانه نگاه کردند و وقتی نوبت به خودشان و فرزندانشان رسید بر کوس روشنفکری کوبیدند و ...
عاشق کتاب - هوشنگ مرادی کرمانی
23:13|داستان عاشق کتاب اولین داستان از کتاب قصه های مجید است. قصه های مجید نوشته ی هوشنگ مرادی کرمانی و از آثار ماندگار اوست که کیومرث پور احمد با اقتباس از آن سریالی با همین نام ساخته که در اذهان چند نسل از ایرانیان ماندگار شده. مرادی کرمانی مسیر سختی را از کودکی تا امروز طی کرده و این سختی ها را با زبان شیرینی می توان از آثارش دریافت. پیشنهاد می کنم برای آشنایی بیشتر با هوشنگ مرادی کرمانی اپیزود های هفدهم تا نوزدهم پادکست طنز پردازی ساخته ی آقای محمد پور رشیدی رو گوش کنید و مثل من که لذت بردم لذت ببرید.
هویج - پیتر هرتلینگ
12:02|داستان کوتاه هویج نوشته ی پیتر هرتلینگ رو بدون هیچ توضیح اضافه ای تقدیم می کنم به تمام کودکانی که بدون حق انتخاب کودکیشون در جنگ یا زیر سایه ی جنگ سوخت و تباه شد. کودکانی که به جای خوابین با شنیدن صدای لالایی مادر با صدای توپ و خمپاره خوابیدن...
پیراهن زرشکی - صادق چوبک
47:02|«پیراهن زرشکی» روایت یک روز کاری دو مردهشوی است که مردهها را میشویند و همزمان لخت میکنند. آنها به این هم قانع نیستند و پس از لخت کردن مرده برای تصاحب سهم بیشتر به هم دروغ میگویند و هرکدام میخواهد دیگری را تلکه کند و تا آنجا پیش میروند که از مرده روی تخت مردهشویخانه مفلوکتر و بدبختتر میشوند.از طرفی، در این داستان، رودررویی مرگ با زندگی در تناقضی طنزآمیز قرار میگیرد. مرده زنی است جوان ـ بیستوهفت، هشتساله ـ با موهای بلوطی و پوستی سفید و با آرایشی که هنوز روی چهرهاش هویدا است، به عبارتی، نقطهی مقابل مرگ؛ اما زندهها ـ دو زن مردهشوی (شور) ـ بااینکه در دنیای زندهها به سرمی برند، بیشتر به مردهها شبیهاند.
بابای سیمون - گی دو موپوسان
28:16|در این قسمت به سراغ یکی از لطیفترین و انسانیترین داستانهای کوتاه ادبیات فرانسه میرویم: «بابای سیمون» نوشتهی گی دو موپاسان. داستانی که با زبانی ساده اما سرشار از عمق احساسی، رنج یک کودک بیپدر، زخمهای پنهان تنهایی، و مهربانیِ آرام و نجاتبخش یک مرد را به تصویر میکشد. «بابای سیمون» از آن روایتهایی است که شنونده را بدون اغراق، آرامآرام درگیر میکند و در پایان ردی از امید و انسانیت بر دل میگذارد.گی دو موپاسان، نویسنده برجسته فرانسوی قرن نوزدهم، استاد بیرقیب داستان کوتاه و خالق بیش از سیصد روایت ماندگار است. او با نگاهی دقیق، رئالیستی و گاه تلخ، جهان انسانها را با تمام ضعفها و زیباییهایش به تصویر میکشید. موپاسان در طی عمر کوتاهش، آثاری نوشت که هنوز هم از نظر ایجاز، ساختار روایی و عمق روانشناختی، بهعنوان الگوهای کلاسیک این ژانر شناخته میشوند.در این اپیزود، علاوه بر روایت داستان، به لایههای احساسی و انسانی آن نزدیک میشویم و از نگاه موپاسان دربارهی عشق، تنهایی و شفقت سخن میگوییم.
بوبول - ایرج پزشکزاد
15:24|داستان کوتاه یا نمایشنامه بوبول نوشته ایرج پزشکزاد یک زوج جوان ایرانی - مهین و مدحسین خان ـ بعد از مراسم عروسی خود وقتی که با مهمانها خداحافظی میکنند وارد خانه خود می شوند. خانه آنها در واقع طبقه دوم خانه پدر و مادر داماد است. هنگامی که داماد در تدارک شب زفاف است متوجه می شود که همسرش از درون یک جعبه یک توله سگ ۲ ماهه را بیرون می آورد و تمام نقشه های آقای داماد برای بهره بردن از شب زفاف را نقش بر آب می کند.